یه دیوونه که حالشو خدا میدونه دلش گرفته از زمونه اشک میریزه به هر بهونه کی میدونه چقدر دلم هواتو کرده چقدر دلم اسیر درده بذار یکم دورت بگرده + آقا من خودم میدونم لایق این حرفا نسیتم خیلی حرفه که بیام و روبرو ضریح بایستم + (( وای... )) چی کشیدم چند ساله کربلا ندیدم خدا میدونه که بریدم هیئت خونه ی امیدم من شنیدم یه قطره اشک برات بریزم به پیش مادرت عزیزم فدای عشقت همه چیزم + هر چی دارم از تو دارم همه دارائیم همینه همینی که اشک بریزم بزنم برات به سینه